فرهاد زعفری هشجین مولف و مدرس دانشگاه هتلداری
پخت و پز مثل موشک هوا کردن سخت نیست، بلکه بسیار سخت تر است! چون موشک
ها در مسیرشان به ماه، فاسد نمی شوند. پیش از روشن کردن گاز یا برداشتن
کارد هم همه چیز در آشپزخانه در حال نابودی تدریجی است: قند در میوه ها و
سبزیجات در حال فساد است، پروتئین پنیر و گوشت در حال فروپاشی است و اکسیژن
هم همه چیز را از بوی خوش زیتون تا رنگ آواکادو را نابود می کند. اینها
تازه فقط بخشی از مصایب آشپزی است.
هیچ راهی وجود ندارد که بتوان
ترافیک تغییر قطرات امولسیون را در سس سفید اندازه گیری کرد. حتی بهترین
سرآشپزان هم در دنیا هیچ از این مسئله سر در نمی آورند. هیچ کسی در برابر
اشتباه کردن در آشپزخانه مصون نیست. ولی خب با دسته بندی کردن عوامل غیر
مترقبه، می توان وقتی دستور غذا از راه می رسد عکس العمل نسبتاً سریع تری
انجام داد. از یک سکسکه کوچک گرفته تا مصیبت های بزرگ تر از آن، همه
اشتباهاتی که در آشپزخانه امکان ارتکاب آن وجود دارد در یکی از این سه دسته
قرار می گیرند: دوباره کاری، امور فرعی و امور اصلی.
همه اشتباهات
آشپزخانه ای و مصایب آشپزی ریشه در تغییرات ناخواسته ساختار مواد غذایی
دارد. فرآیندهای معکوس چندان فرصت دوباره کاری در صورت اشتباه به ما نمی
دهد. همان طور که طلا را می توان ذوب و آن را مجدداً جامد کرد، بستنی را هم
میتوان آب کرد و باز گذاشت یخ بزند، شکلات خام را می توان با چیزهای دیگر
مخلوط کرد و مواد مختلف سس های روغنی را هم می توان باز از آن جدا کرد. در
این موارد، فیزیک حافظه چندان طولانی مدت ندارد و باعث می شود بتوان به
راحتی همه این مواد را از تخته آشپزخانه پاک کرد.
یک اشتباه را
چندین بار می توان تصحیح کرد، مثلا برخی رستوران ها بستنی هایشان را دوباره
فریز می کنند تا آن را تا جایی که می شود صاف و یک دست نگه دارند. دوباره
کاری های فراوان در آشپزخانه بسیار کم هستند، ولی خب همیشه با مواد یکدست و
این طور سهل الوصولی سر و کار نداریم. می توان قطرات سرگردان روغن را در
عمق سس سفید دفن کرد؛ البته اگر این سس قصه ما، پر از پروتئین لذیذ تخم
مرغی نبود که تن به این روغن نیالاید! و گره در گره خود را حفظ نکند.
بهترین
آشپزها معمولا آنهایی هستند که حقه های زیادی را کشف کرده اند تا وقتی
مشکلی لاجرم بروز می کند، بتوانند ماجرا را حل و فصل کنند. راه خوشمزه و
خوردنی برای سفید کردن تخم مرغ یا جدا کردن سدیم و کلر از سس پرنمک وجود
ندارد، ولی می توان ذهنمان را گول بزنیم و از همه این تغییرات ناخواسته چشم
پوشی کنیم. کارهای فرعی راه حل هایی هستند که به ما اجازه می دهند به
حواسمان دروغ بگوییم و به مزه مورد نظرمان برسیم. وقتی تخم مرغ ها قلوپ
قلوپ از دل سس سفید زیادی گرمادیده سر بر می آورند، نمی شود پروتئین را از
آن وسط برداشت و جدا کرد ولی می شود آنها را آن قدر هم زد تا زبان بی زبان
گول بخورد و دیگر درشتی آن را حس نکند!
وقتی که نمک زیاد به سس پستو
اضافه می کنید و همه ریحان را در آن خالی کرده اید، می توان روغن بیش تری
اضافه کرد که زبان را لیز کند و زبان فرصت این را پیدا نکند که نمک را حس
کند. حس کردن طعم هزارتوی پیچیده ای از حواس را در گیر می کند و بهترین
آشپزها معمولا آنهایی هستند که راه در روهای زیادی را می شناسند که با آن
روی اشتباهاتشان را می پوشانند.
حتی که دیگر فاتحه غذا خوانده شده و
قابل خوردن نیست هم ماجرا تمام نشده است. وقتی نشود کارهای فرعی انجام
داد، نوبت به کارهای اساسی تر می رسد. این موقعیت ها کار را دشوار می کند و
تهیه غذا را به نعویق می اندازد، ولی خب استفاده از غذاهای «خراب شده» می
تواند نتایج شگفت انگیزی به بار بیاورد. استیک خشک و سفت را خرد کرد و داخل
سس بلونز ریخت؛ برنج های له و لورده بیش از حد پخته را می توان برای ناگت
استفاده کرد. سرآشپزهای رستوران پیاز را می سوزانند تا بعدا آن را کم کم به
جای ماده افزودنی شیرین و دودی به جای ادویه اضافه کنند.
وقت گرم
کردن رشته فرنگی داغون شده در مایکروفر خوابگاه یا کار کردن در بخش پخت
ماهی بهترین رستورانها، همیشه امکان بروز خطا هست. خبر خوب اینکه همیشه
راهی برای رفع و رجوع کردن اشتباه وجود دارد و این راه حل چیزی نیست جز،
سطل آشغال!!! مصایب آشپزی هم برای خود داستانی دارد!